دانلود داستان کوتاه کهکشان عجایب ⭐️

خلاصه داستان:

دانلود داستان کوتاه کهکشان عجایب _ روزی مهدی داشت سفینه‌ش رو درست می‌کرد. دوستاش اومدن خونه‌ش و بهش برای درست کردن سفینه کمک کردن. اونا بهش گفتن حالا که سفینه درست شد، ما رو به یه سیاره ببر. مهدی پرسید: «کدوم سیاره؟» گفتن: «مریخ» اونا سمت مریخ حرکت کردن اما یکی از دوستان مهدی دکمه پرواز با سرعت نور رو زد. اونا بعد از دوازده ساعت سفر با سرعت نور به یه سیاره عجیب رسیدن که…!

 

دانلود داستان کوتاه کهکشان عجایب

دانلود داستان کوتاه کهکشان عجایب

 

قسمتی از داستان:

خونه خودم بودم و مشغول درست کردن سفینه‌م بودم. زنگ خونه رو زدن. رفتم در رو باز کردم. دیدم رامتین، مانی، دانیال، مهدیس و طهورا هستن. اونا سوار ماشین‌های شارژی‌شون بودن. گفتن:
– سلام در رو باز کن ما اومدیم.
من در رو باز کردم. ماشین‌هاشون رو داخل پیلوت پارک کردن. داستان کوتاه همه با هم رفتیم داخل خونه. بهشون گفتم:
– چی‌شد که اومدین خونه من؟
بچه‌ها گفتن:
– اومدیم خبرتو بگیریم.
مکث کردن و یک دفعه خندیدن.
پرسیدم:
– چی‌شده؟
دانیال گفت:
– راستش اومدیم تا با تلسکوپ گرامیت فضا رو ببینیم.
همه‌شون خندیدن! گفتم:
– از دست شما بچه‌ها.
من رفتم تلسکوپ رو براشون آوردم. تلسکوپ رو بهشون دادم و رفتم سمت اتاقی که سفینه داخلش بود. بچه‌ها گفتن:
-کجا میری؟
گفتم:
– من میرم سفینم رو درست کنم، شما راحت باشید.
اونا مشغول نگاه کردن فضا با تلسکوپ بودن و من هم داشتم تلاش می‌کردم تا بتونم سفینه‌م رو درست کنم.
***
کمی بعد بچه‌ها اومدن جایی که من بودم. بهشون گفتم:
– چی‌شد اومدید؟ از تماشای جهان لذت بردید؟
گفتن:
– مگه میشه از تماشای جهان لذت نبرد؟ فقط ای کاش میشد به یکی از اونا سفر کنیم.
دانیال گفت:
– مهدی سفینه‌ت چه مشکلی براش پیش اومده؟

 

پیشنهاد می‌شود

دانلود داستان کوتاه فرمانروای دورگه (جلد سوم خیزش تاریکی)

دانلود داستان کوتاه مهر ابدی

داستان کوتاه گلفروشی اطلسی | لوژنتا 

داستان کوتاه نوای بی‌نوای من | فاطمه غفوری

امتیاز شما به این رمان

منتشر شده توسط :PARISA در 740 روز پیش

بازدید :987 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

داستان کوتاه کهکشان عجایب

نویسنده

مهدی تورانی

ژانر

طنز / فانتزی

طراح

sunflower

تعداد صفحات

72

منبع

یک رمان

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



افزودن نظر