معرفی داستان:
دانلود داستان کوتاه فضایی در زمین _ روزی مهدی به جنگل رفت. صدای گریه شنید و رفت جلو. دید یک آدم فضایی اونجاست. اونا باهم دوست میشن و میرن خونه مهدی. مهدی دانشآموز تنبلی بود؛ اما به کمک آدمفضایی دانشآموز زرنگی میشه. اونا بعد از مدتی که با هم بودن دوست صمیمی میشن و شروعی میشه تا زندگی مهدی به کلی تغییر کنه.
دانلود داستان کوتاه فضایی در زمین
قسمتی از رمان:
ساعت هشت صبح روز شنبه بود. دانشآموزان باید به مدرسه میرفتند. طبق معمول و مثل همیشه مهدی باز هم دیر به مدرسه میرفت. لباسهایش را پوشید و بدون خوردن صبحانه به مدرسه رفت.
وقتی به مدرسه رسید مدیر گفت:
– نه درس میخونی، نه کار عملی میاری، نه در مورد موضوعاتی که معلمها بهتون میگن تحقیق میکنی و نه سر وقت میای به مدرسه! با تو چیکار کنم؟
مهدی گفت:
– آقا اجازه! دیگه تکرار نمیشه!
مدیر گفت:
– صد بار این کلمه رو گفتی.
برگهای به مهدی داد تا بتواند وارد کلاس شود. مدیر امضا و مهر زد و مهدی رفت کلاس. دانلود داستان کوتاه دَرِ کلاس را زد. معلم گفت:
– کیه؟
در رو باز کرد. دیدند مهدی است! دانشآموزان خندیدند.
معلم گفت:
– بَه آقا مهدی! چه عجب! خوشحال شدم تشریف آوردید مدرسه.
دانشآموزان دوباره خندیدند. معلم به دانشآموزان گفت:
– ساکت باشید!
معلم گفت:
– بیا داخل!
مهدی برگه را به معلم داد. وقتی دید مدیر مهر و امضا زده و خواستار آمدن مهدی به کلاس شده اجازه داد مهدی وارد کلاس شود. مهدی از همان بچگی علاقهای به درس خواندن و نوشتن نداشت. او خیلی به فضا علاقه داشت. همچنین به آدمفضایی هم اعتقاد داشت.
پیشنهاد میشود
داستان کوتاه منجی مرگ | الهام سواری
داستان کوتاه قلمرو بیگانه | مهدی تورانی
دانلود داستان کوتاه فرمانروای (دورگه جلد اول ولیعهد گمشده)
دانلود داستان کودک طلسم چشمان سبز آبی