معرفی داستان:
دانلود داستان کوتاه رقصندهی ضمیر _ دختری از جنس پری ولی در دنیای انسانها، همه چیز از فراری آغاز میشود که ورودش به یک خانه را در پی دارد. آشناییاش با آدمهای عجیب و جسمی به تکاپو افتاده که قصد پرده کشیدن از حقایق دارد.
در رقصنده ضمیر همراه میشویم با دختری که در پس بیدار شدن از یک خواب عمیق خودش را در دنیایی دیگر مییابد، دنیایی که در بهتآورترین حالت ممکن حقیقتی محض است. همراه میشویم در مسیری پر پیچوتاب و میخوانیم از تلاشهایی که به یافتن خویش خاتمه مییابد.
دانلود داستان کوتاه رقصندهی ضمیر
قسمتی از داستان:
دانلود داستان کوتاه رقصندهی ضمیر
با شوقی وصف نشدنی کتاب را از دست پدر که با محبت و عشق مرا مینگریست، گرفتم و با صدایی که خوشحالی در آن موج میزد، زمزمه کردم:
– واقعا مرسی؛ خیلی خوشحال شدم!
و بوسهای بر گونه نیمه چروک و سفیدِ پوستش نهادم. با اینکه حس بدی به من دست میداد، ولی نمیخواستم جلوی او لبم را تمیز کنم!
سریع از جلوی چشمانش دور شدم و از راه روی کوچک خانه که کرم رنگ بود گذشتم و وارد اتاقم که انتهای آن بود شدم.
فوری به سمت درآور کوچک کنار تختم رفتم و از روی آن یک برگ دستمال برداشتم. دستمال را با زور بسیار زیادی به لبم میکشیدم. نمیدانم چرا؟ ولی هر وقت که مادر یا پدر را میبوسیدم یا به آنها دست میزدم، این حس بد به سراغم میآمد.
به اتاقم نگاهی انداختم. اتاقی بیست و چهار متری که به سلیقهی من به رنگ سفید در آمده بود. یک پنجره رو به کوچه که با پردهای که توسط مادر دوخته و آن را میپوشاند. یک تخت فلزی به رنگ آبیِ آسمانی و دوباره رو تختیِ سورمهای رنگِ دستدوز مادر بود که آن را پوشانده بود.
پیشنهاد میشود
داستان کوتاه عدد بامعنا | مهسا آریا
داستان کوتاه نَفیرِ جنون | سونیا جباری
دانلود داستان کوتاه دختری که خون مینوشید