دانلود داستان کوتاه دختری که خون می‌نوشید ⭐️

خلاصه داستان:

دانلود داستان کوتاه دختری که خون می‌نوشید _ دختری که برای تحصیل به شهر تهران آمده، در یک شب با واقعیتی مواجه می‌شود که زندگی‌اش را دستخوش تغییر قرار می‌دهد. هویتی که ازش باخبر نبوده و سعی می‌کند خودش را سازگار کند… اما غافل از اینکه عزیزترینش قرار است قربانی این ماجرا شود!

 

دانلود داستان کوتاه دختری که خون می‌نوشید

دانلود داستان کوتاه دختری که خون می‌نوشید

 

قسمتی از داستان:

 شب بود و در خیابان تاریک قدم می‌زد. نگاهش را به ماه گاززده دوخت و آهی کشید.
به ‌طرف پارکی رفت و روی نیمکتی نشست که صدای صحبت‌های دو نفر را شنید.
– نه بابا؟!
– آتریسا گفت که ساعت دوازده شب همون‌جای قدیمی جمع بشیم و چند نفر رو پیدا کرده که حاضر بشن خونشون رو بخوریم.
– وای! دارم می‌میرم، می‌دونی سه هفته‌ست که لب به خون نزدم؟!
آن دو نفر رفتند و آروشا و فکرهایش دانلود داستان کوتاه را تنها گذاشتند.
ناگهان صدایی گفت:
– خون می‌خوای، بگو واست جور کنم نه این‌که به جونِ خون خودت بیفتی بچه‌!
با ترس از جایش بلند شد و با دیدن همان دختر راننده در میان بوته‌های تاریک، عقب‌عقب رفت‌.
چشمان دختر قرمز شده بود و دندان‌های نیشش از دهانش بیرون زده بود و آروشا شروع به دویدن به ‌سوی خانه کرد.
به در تکیه داد و کیف از دستش افتاد و با صدای بلندی، روی زمین سرامیکی راهرو سقوط کرد.
به طرف چشمی در چرخید و سعی کرد پشت در خانه را ببیند که با دیدن یک مرد با چشم‌های قرمز، از ترس جیغ خفه‌ای کشید و سرش را از چشمی دور کرد.
کلید را برداشت و در را چندین‌بار قفل کرد و میز را کشان‌کشان، به‌طرف در برد تا در به هیچ‌وجه باز نشود.

 

 

پیشنهاد می‌شود

داستان کوتاه نیمه‌ی سیاه | فاطمه شکیبا 

داستان کوتاه کیهانیسم | رها امینی 

دانلود داستان کوتاه جزیره‌ی روندو

داستان کوتاه اعترافات یک سرنوشت

 

لینک‌های دانلود به درخواست نویسنده حذف شد

امتیاز شما به این رمان

منتشر شده توسط :PARISA در 1017 روز پیش

بازدید :1758 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

داستان کوتاه دختری که خون می‌نوشید

نویسنده

محدثه صادقی

ژانر

اجتماعی / فانتزی

طراح

آرین

تعداد صفحات

57

منبع

یک رمان



افزودن نظر