دانلود داستان کوتاه آیینه جادویی

دانلود داستان کوتاه آیینه جادویی اختصاصی یک رمان

 

دانلود داستان کوتاه آیینه جادویی اختصاصی یک رمان

 

خلاصه:
در جنگلی سیاه که سال‌هاست موجوداتش رنگ آفتاب را ندیده و بوی خوش چمن‌زار را نچشیده اند، دختری می‌آید. دختری از جنس شجاعت، برای شکست ملکه‌ای از جنس پلیدی. چه کسی میتواند ملکه پلید را شکست دهد و بر گرگینه ترسناکش غلبه کند؟ خورشید دفن شده را بیرون بکشد و به خانه بازگردد؟ او همان دختر است.

 

پیشنهاد می شود

دانلود داستان کوتاه فصل تلخ زمستان

 

قسمتی از متن رمان :

لبخندم تبدیل به ناراحتی شد. مادر بزرگم پیر بود و تنها توی خونه‌ای بزرگ وسط‌ جنگل زندگی می‌کرد. خونه‌ای که همیشه تاریک بود و مادربزرگ من هم اونقدر ترسو بود که همیشه یک جفت دستکش برق دستش می‌کرد و هر کس غذا را روی اجاق درست نمی‌کرد و همیشه می‌ترسید تا با استفاده از وسایل برقی بمیره. همیشه یا غذاش رو می‌خرید یا غذا را خودش بدون گاز درست می‌کرد. بدتر از همه اینکه گیاه خوار هم بود. من از سبزیجات متنفر بودم ولی حالا تمام تابستون رو مجبور بودم باهاشون سپری کنم. آهی کشیدم و پتو را روی سرم کشیدم و مادرم هم تا دید محکم پتو رو از روم کنار زد.
– بلند شو برو دست و صورتت رو بشور؛ دیرت میشه!
با آه و ناله به سمت دستشویی رفتم. دست و صورتم رو شستم و لباس‌هام رو پوشیدم.
– صبحانه رو خونه مادربزرگ می‌خورم؟

 

پیشنهاد می شود

5/5 - (2 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 2321 روز پیش

بازدید :4755 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام :داستان : آیینه جادویی

نویسنده

نام نویسنده : آریانا مقدری پور

ژانر

ژانر: خارق العاده، ماجراجویانه، فانتزی، عاشقانه

طراح

ویراستار : بهار قربانی

تعداد صفحات

تعداد صفحات : 56

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 3 )


  1. فاطمه گفت:

    سلام این داستان خیلی قشنگ و عالیه پایان خوبی هم داشت قلم خوب بود
    صرفا جهت سرگرمی:)

  2. سارا گفت:

    خیلی جذابه

  3. زهرا گفت:

    قسنگه رمانش. ولی کاش ادامه دار بود

افزودن نظر