دانلود داستان کوتاه تابستان لاکچرى اختصاصی یک رمان
خلاصه:
ساحل، دخترک شانزده ساله که ازبهر شیطنت جوانی اش خشم خانواده را دامان گیر خودش می کند، آنچنان که تنبیهی به جز فرستادن دخترکمان به پیش عمه پیر پدرش در روستایی دور دست از نواحی شمال کشورمان چاره جوی نیست. و بدین سان اتفاق هایی در آن روستا رخ می دهد؛ اتفاق هایى عجیب که سر چشمه از جنگل آن منطقه دارد که صد البته خواندش خالی از لطف نیست.
دانلود رمان دو راهی عشق و غرور اختصاصی یک رمان
مقدمه:
نمى دانم چرا حس مى کردم آخر خطم؛ از آنهایی که مى گویند بعد از این ثانیه ها، زندگی معنا ندارد.
ثانیه ها گذشت و به دقیقه ها رسید، چشمان بی قرارش وجب به وجب، صورتم را رصد کرد و در آخر…
چشمانش را بست. چیزی که من هیچوقت دوست نداشتم، بستن چشمان آبى اش، برایم پایان زندگى است. لبانش را محکم روی هم فشرد و در لحظه ای سریع با دو قدم خودش را به من رساند و دستانش همانند پیچک به دورم پیچید.
آغوشش گرم بود، دقیقا به گرمای عشق؛ اما این گرما آخرش مرا می سوزاند، این را می دانم.
لبم را گزیدم و با بغض گفتم:
– نکن، تو گناهـى.
بیشتر مرا به خودش فشرد و با زمزمه ای نفس از جانم گرفت:
– و تو هم شیرین ترین گناه.
عضلاتم شل شد و بغضم ترکید، با صدای لرزانم آرام لب زدم:
– تابستون لاکچری من تو بودی، ببخش.