دانلود رمان یادگاری ⭐️

خلاصه:

دانلود رمان یادگاری دختری به اسم آذین را روایت میکند که مجبور میشود بخاطر اتفاقی تن به ازدواج اجباری دهد خدایا کاش زندگی هم بازی بود،خاله بازی.اونوقت دربدترین شرایط زندگی و دردناک ترین لحظه فریاد میزدم من دیگه بازی نمیکنم.خانم؟ خانم بیدارید؟چشمامو باز کردم پتو رو کنار زدم و با صدایی ک به زور شنیده میشد گفتم:بله کتی خانم بیدارشدم.کتی خانم درو به آرومی باز کرد بعد لبخندی ادامه داد:خانم،مامان و بابا سر میز صبحونه

منتظرتونن.درحالی ک از روی تخت بلند میشدم کش مویم را برداشتم موهامو بستم و گفتم:باشه کتی خانم یه حموم برم بعد میام پایین.
بعد رفتن کتی خانم به حموم رفتم.

 کشیدم و نشستم.
_سلام دخترم صبح توهم بخیر. بابا بود با همون لحن مهربان و ساده اش.
_سلام عزیزم صبح تو هم بخیر.اینم مامان بود با لبخند بر لبش.

دانلود رمان یادگاری

دانلود رمان یادگاری

هنوز لقمه دوم را درست نکرده بودم ک بابا گفت:پاشو دخترم،پاشو دیره.
نگاه متعجبم رو بهش دوختم و زودتر از من مامان لب به شکایت باز کرد:  رمان جدید چیکارش داری مرد بذار دخترم صبحونشو بخوره.
_یعنی چی خانم قرار نیست چون شرکت باباشه هروقت دلش بخواد بیاد و دلش بخواد بره.
_به هر حال آذین امروز نمیاد کار داره.
_چیکار؟
_با سارا کار داره.
_ اوه، با سارا چیکار داره سارا ک دیشب اینجا بود.
به جروبحثاشون خندم گرفت. بابا از صندلی بلند شد و روبه من ادامه داد:

ای بابا تو ک نشستی دخترم.
نگاهم و مظلوم کردم و خیره بهش گفتم: بابایی یه امروز منو معاف کن تروخدا کار دارم

با سارا یادم رفت دیشب بهش بگم. بعدشم آرتام هست دیگه.خواهش میکنم‌.
بابا به سمت در رفت مشغول پوشیدن کفش هایش بود ک گفت: به عروس گلم سلام

 

پیشنهاد ما به شما

دانلود رمان دوران

رمان به آبی اسمان | banoo.f

رمان جادوگر نادان | سیدمظفر حسینی

رمان جنایت های خاموش | mahsa.s.x

3/5 - (1 امتیاز)

منتشر شده توسط :REZA_M در 2269 روز پیش

بازدید :4568 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان:یادگاری

نویسنده

نویسنده:مهشید

ژانر

موضوع: عاشقانه

طراح

طراح:Lady Green

تعداد صفحات

تعداد صفحات:60

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



افزودن نظر