دانلود رمان تینا
رمان های دیگر ما:
از حیاط خارج می شم ،صدای بوق ماشین میاد ،سر کوچه رو نگاه می کنم ،
پروین برام دست تکون می ده:بدو دختر معطلم کردی.
به ماشین می رسم و سریع سوار می شم :سلام،ببخشید مامان گلاب دیگه.
امیر برادر پروین می گه :اشکالی نداره،پیش میاد.
رمان گرمتر بتاب
پروین شاکی می شه:چی چی اشکال نداره ،اگر من نصف خورشید معطل می کردم،که تو رفته بودی.
عاشق پروین و خونواده اش ام ،داستان اشنایی من و پروین برمی گرده به سالی که وارد
دانشگاه شدم،یعنی درست سه سال پیش،اون روز باید کل شهریه
ام رو واریز می کردم تا بتونم انتخاب رشته کنم ولی قیم ام حاج اقا سلیمی هنوز پول رو واریز نکرده بود
ناراحت یه گوشه نشسته بودم و زمان ثبت نام و
کار اداری داشت تموم می شد،پروین کنارم نشسته بود تاامیراز مدارکش کپی بگیره
و بیاره،با مهربونی پرسید :رشته ات چیه؟
کامپیوتر
چه خوب من هم کامپیوتر قبول شدم.ثبت نامت تموم شده.
نه هنوز. دانلود رمان گرمتر بتاب
دانشگاه شدم،یعنی درست سه سال پیش،اون روز باید کل شهریه
ام رو واریز می کردم تا بتونم انتخاب رشته کنم ولی قیم ام حاج اقا سلیمی هنوز پول رو واریز نکرده بود
ناراحت یه گوشه نشسته بودم و زمان ثبت نام و
کار اداری داشت تموم می شد،پروین کنارم نشسته بود تاامیراز مدارکش کپی بگیره
و بیاره،با مهربونی پرسید :رشته ات چیه؟
کامپیوتر
چه خوب من هم کامپیوتر قبول شدم.ثبت نامت تموم شده.
نام رمان : تینا
نویسنده : تمنا رستمی
لینک پاک شد
منبع : رمانکده