دانلود دلنوشته سرآغاز هر پایان
مقدمه :
دانلود دلنوشته سرآغاز هر پایان _ من خیلی وقت است که شادیهایم را، شیطنتهایم را، آن خندههای از ته قلبم را، بهتر است بگویم من، خیلی وقت است که خودم را، در ته آن کوچهی تاریک مه آلود، در بین بیرحمیها، گم کردهام. به دنبالم نگردید؛ من خیلی وقت است که به پایان رسیدهام!
این کتاب اختصاصی سایت یک رمان است.
پیشنهاد می شود
دانلود مجموعه داستان کوتاه عشق و حسرت
دانلود مجموعه داستان کوتاه آسفالت های خاکی
قسمتی از کتاب:
خیلی وقتها میشود که ما آدمها واقعا نمیتوانیم از گذشته دست بکشیم.
چطور میشود یک آدم عاشق را از گذشتهای بیرون کشید، وقتی او تمام اتفاقات شیرین و تلخش را در همان گذشته سپری کرده؟!
آن اتفاقات برای او مثل خرمالوی رسیدهای است که طعم گسش زیر دندانش مانده است؛ مثل همان دعوای مادرانه که هم بغض میکنی و هم میدانی که در پشت آن، عشقی پنهان است.
مثل همان مریضی که درد میکشد و خوشحال بابت بودن پرستار؛ مثل حس شیرین اولین تجربهی هرچیز.
تو میتوانی آن همه حس خوب را از ذهنت پا کنی؟
نمیتوانی!
مثل همان مادری که هیچ وقت اولین گریه، اولین راه رفتن و اولینهای فرزندش را از یاد نمیبرد؛ چون با عشق و غم آنها را تجربه کرده است.
پس نمیتوانیم پاک کنیم هرچیزی را؛
و نمیتوان از کسی خواست تا خاطراتش را پاک کند… گذشتهاش را.
بگذار آرام آرام، با آن کنار بیاید!
***
من به جملاتی مثل عشق بعد از ازدواج و عشق قبل از ازدواج، ایمان ندارم؛
“عشق نه زمان میشناسد و نه مکان”
در یک روزی و یک جایی، خودش اولین جرقه را در ذهن و قلب تو میزند.
***
پیشنهاد می شود
دلنوشته و من باز نوشت | roro nei30
دلنوشته های عاشقانه من | Traneh
دلنوشته مُـــرْدِه جٰــــآن | amir_adabi