خلاصه داستان:
دانلود داستان کوتاه سیرک سیار _ آنا دختری است که بهعنوان یک شعبدهباز در سیرک سیاری فعالیت میکند. فعالیتی که خیلیها آن را بهعنوان دلقکبازی میبینند؛ اما این حرفها باعث نمیشود که او دست از شعبدهبازی بردارد؛ اما در پی ناپدید شدن خواهرش از سیرک، متوجه حقایقی میشود. ناپدید شدن و فراری که از اعتقاد به توانایی خودشان برای انتخاب سرنوشت و هدف سرچشمه میگیرد.
آنا به حقیقتی تلخ از زندگی و خانوادهاش پی میبرد، حقیقتی که تمام تصورات او را از نزدیکترین و مهربانترین اطرافیانش تخریب میکند. حقیقتی که نشان میدهد، کسی که باعث برهم خوردن زندگیاش شد، کسی جز او نبود…
دانلود داستان کوتاه سیرک سیار
قسمتی از داستان:
با عجله گوشهای از دامنم را گرفتم و کلاه نوکتیز را روی سرم درست کردم و روی طناب ایستادم؛ مردم با هیجان برایم دست میزدند و سوت میکشیدند.
من آنا هستم. آناهیتا دختری در یک سیرک سیار؛ از وقتی به دنیا آمدم و یادم میآید، به همراه خواهرهای دوقلویم آتشگون و اَنوش، مادر بزرگ پروچیستا، آرمین دلقک معروف و پر راز و بوبار تپل و میمونش، دم دراز و عمو زیگ و تواناییهای عجیبش، زندگی میکنیم و رییس سیرک آقای ماهر و خانم چام، بهمان دستور میدهند.
من هفده سال دارم و زال هستم.
شاید همین ویژگی زال بودنم هست که من به بانوی خاکستری دانلود داستان کوتاه و آتشگون با موهای سرخش، به بانوی آتش و انوش به بانوی تاریکی معروف شدهایم.
عمو زیگ کارهای خارقالعاده و عجیب و زیبا انجام میدهد! مثل غیب کردن. چندتا حقهی کوچک مثل غیب کردن سکه و کار کردن با دستمال جادویی به من یاد داده است.
بوبار و آرمین و دُم دراز مردم را به خنده میاندازند و دلقک سیرک هستند.
پیشنهاد میشود
داستان کوتاه دوسوگرایی: مهر و کین | roro nei30
داستان کوتاه منجی مرگ | الهام سواری
دانلود داستان کوتاه دختری که خون مینوشید
دانلود داستان کوتاه جزیرهی روندو