داستان کوتاه صوتی جنایت های نیویورکی
خلاصه:
داستان کوتاه صوتی جنایت های نیویورکی کاراگاه جرمی هادسون، بازرس کارکشته ادارهی مرکزی پلیس نیویورک ، در این داستان ماموریت مییابد تا به همراه معاونش، الکس استیونسون، پروندهی مرگ زن خانهداری را حل کند که مرگ مشکوکی در خانهاش داشته و…
داستان کوتاه جنایت های نیویورکی
قسمتی از داستان :
بیصبرانه انتظار آمدنش را میکشید. قلبش از هیجان میتپید و در دلش
، احساس خاصی داشت. وقتی در خانه باز شد، با خوشحالی جلو رفت و با صدای شادی گفت:
-سلام بن!
بن که آثار خستگی از سر و رویش میبارید، با چشمان سرخش چند
لحظهای آنا را تماشا کرد؛ بدون ذوق سری برایش تکان داد و گفت:
-سلام…
آنا از دیدن قیافهی بیحال بن، دلسرد شد. فکر نمیکرد با دیدن استقبالش،
همسرش باز هم آن قدر سرد و بیتفاوت برخورد کند. ولی باز هم تحمل کرد و بیتوجه به آن برخورد، به او گفت:
-سالگرد ازدواجمون مبارک عزیزم!
بن دوباره سرش را تکان داد و بدون نگاه کردن به آنا، وارد خانه شد. حس بغض عظیمی
در گلوی ظریف آنا، داشت خفهاش میکرد.
جلوی شکستن بغضش را به زحمت گرفت و به سمت آشپزخانهی کوچک خانه رفت
تا حداقل شام شب را از خطر سوختگی نجات بدهد. لبش را گاز گرفت و خودخوری کرد تا هیچ قطرهی اشکی از چشمانش پایین نیفتد. در همان لحظه، صدای عصبانی و بلند بن را شنید که داشت صدایش میزد و میپرسید:
-آنا! پس این بستهی سیگار لعنتی من کجاست؟
از یادآوری چیزی که به خاطرش آمد، از ترس آب دهانش رو فرو برد و دم نزد.
چشمانم را که از فرط بیخوابی به قرمزی میزد، با خستگی بستم و خمیازهی سختی کشیدم. وقتی پلکهایم بالا
لینک دانلود:
هم داستانش هم گویش داستانش عالی بود!
دست نویسنده و گوینده درد نکنه خیلی لذت بردم
حس کردم یک برنامه رادیویی بسیار هیجان انگیز و لذت بخش بود.
منتظر پرونده های بعدی جنایت های نیویورکی هستم
محشر بود!
خیلی لذت بردم
تا حالا هم هفت هشت باری گوش کردم
کار تون حرف نداره!
هم نویسنده هم گوینده عالی!
منتظر بقیه جلد های این داستان هستیم
خدا قوت
خیلی عالی بود!
من که واقعا لذت بردم
دست مریزاد به نویسنده و گوینده
واقعا داستان جالبی بود و بسیار عالی صوتی شده بود
کار نویسنده و گوینده حرف نداشت
دوست دارم بقیه ی پرونده ها هم زودتر صوتی بشن گوش بدیم
ممنون ازتون