اشعار صوتی جهنم من غروب نازنین
خلاصه:
اشعار صوتی جهنم من غروب نازنین دفتر شعرم را باز میکنم تا بخاطرت دست به قلم شوم…به خاطر تو..اری نازنینم تویی که با ورودت به زندگی ام حس بخشیدی. حسی که جهنم را القا میکند..جهنم من و غروب نازنین را. دفتر شعرم را باز میکنم تا بخاطرت دست به قلم شوم…به خاطر تو.. اری نازنینم تویی که با ورودت به زندگی ام حس بخشیدی. حسی که جهنم را القا میکند.. جهنم من و غروب نازنین را…”جهنمی ست برای خودش ؛ نبودنت !تو که نباشی ، دنیای من جهنم است”
پیشنهاد میشود
دانلود داستان صوتی عهدی که شکست
چه سکوتی دارد نبودنت
انگار مرده ام و در گور خفته ام !
کابوس
چه کابوسی شد رفتنت
تو این کابوس را قبلا دیده بودی؟
دیوانه
دیوانگی هم عالمی دارد اینجا !
با نبودت ببین دیوانه شدم
راه آهن
نکند یادم را با خودت به راه آهن بردی!!!
و آنجا روی ر یل جا گذاشتی و یادم را
به کشتن دادی !
بهشت
راه بهشت را گم کرده بودی!
که با رفتنت مرا با آتش جهنم آشنا کردی؟!
از خدا نترسیدی؟
نبودن
نبودنت غذا خوردن را به من حرام کرده
نمیدانستم با احکام و رساله نیز آشنایی !
کاش
کاش میدانستم با چه حالی رفتی
راضی یا ناراضی…؟!
باور کنم؟
جدی جدی رفتی؟
یعنی باور کنم برنمیگردی؟
چطور توانستی پنج سال از عمرت را نادیده بگی ری؟
نه ! من نمیتوانم
مگر ممکن است پنج سال از بهتر ین لحظات عمرم را
نادیده بگیرم ! نه نمیتوانم
رمان اسکیزوئید | jasmine کاربر انجمن یک رمان
لینک های دانلود