خلاصه: رمان دورترین نزدیک درباره ساکنین یک خونه است. پدری که سعی داره برای پسرش بهترین آینده رو رقم بزنه، دختری که نمیتونه روی قولی که داده بمونه و در آخر پسری که با وجود تلاشهاش برای رسیدن به عشقی کودکانه زندگیش رو میبازه.با سر اشارهای به ضبط صوتی که روی میز شیشهای بینشان قرار داشت کرد. اجازه هست، روشنش کنم؟ مشکلی نیست. خم شد، دکمهی قرمز را فشار داد و دوباره صاف نشست. با دستی که به شکل واضح میلرزید خودکار را از روی پوشهی جلوی رویش برداشت و با استرسی که سعی در پنهان کردنش را داشت، در دلش بسم الهی گفت و مصاحبه را شروع کرد. آقای سپهری، ازتون ممنونم که من رو برای این مصاحبه انتخاب کردید. نفسی گرفت و نیمی از ...