معرفی رمان: رمان این کتاب را به صاحبش برگردانید _ شیدا که هنوز بعد از گذشت سالهای زیاد کنار ساحل خاطرات گذشته را مرور میکند با یک اتفاق قریبالوقوع با خانوادهای روستایی آشنا میشود و در این رفت و آمدها به ماجراهای عاشقانه و بسیار هیجانانگیز مادربزرگ خانواده که به تازگی از دنیا رفته پی میبرد و شباهت این ماجراها با خاطرات گذشتهی شیدا باعث مصر شدن او برای پیدا کردن صاحب ناشناس کتابی میشود که گویا تا آخرین روز زندگی مادربزرگ نزدش به امانت ماندهاست و این سرآغاز روایت زندگی مادربزرگ و به موازات آن زندگی شیدا میشود. رمان این کتاب را به صاحبش برگردانید قسمتی از رمان: صدای جیغ زنی که گویا مادر پسربچهای بود که داشت شنا میکرد، منو از گذشته ...